اگر برفراز ابرها پرواز ميكنيد عازم شرق يا غرب هستيد، شمال يا جنوب ميرويد، به چشم جستجوگر به ا برها بنگريد، فكر ميكنيد و ميپرسيد كه آيا ميشود مثل فرشتهها روي ابر نشست؟ شايد چشمانتان و تصورتان اين را قبول كند كه نه تنها ميشود روي آن نشست بلكه ميشود روي آن اسكي كرد ولي قضاوت شما اين است كه كار خطرناكي است چون نميشود روي ابر نشست و فقط ابر است و هوا است كه روي ابر مينشينند. كمي بيشتر كه نگاه كرديد هرشكلي را كه تصور بكنيد خواهيد ديد يك فيل، يك ميز، صورت يك انسان، يك كوه، يك هيكل آري ابرها را از زير هم ميشود نگاه كرد هم از بالا و هم از پائيني، زحمت سوارشدن به هواپيما را نكشيد.
كاشيهاي كف حمام ودستشوئي هم عين ابرهاست و هر روز كه بدان نگاه ميكني تصوير تازهاي را مشاهده ميكني. براساس تستهاي روشاخ و ريختن لكه جوهر بين دو صفحه كاغذ و فشردن دو صفحه بهم تصويري حاصل ميشود كه هر فردي براساس مخيلة خود تصويري را تصور مينمايد، يكي ميگويد، يك گل است، ديگري ميگويد تصوير يك گربه است و سومي ميگويد كه شبيه صورت يك ميمون است و اما شما نگاه ميكنيد و ميگوئيد آنها ديوانهاند چون نه گلي است نه گربهاي و نه ميموني.
عكسهاي بدن چه راديوگرافي، چه سونوگرافي و بيشتر در سيتياسكن و MRI چنين پردههاي بيكراني را جلوي چشمان ما ميگشايند كه خيلي چيزها راميتوان در آنها تصور كرد. در تصاوير بدن هم تصاوير وجود دارندو هم ما ميتوانيم آنها را تصور نمائيم.
چون اولين تصويري كه در يك سيتيمايلوگرافي ديدم شبيه يك پاندا بود و سپس تصاويري شبيه جغد و گربه و … ديدم لذا نام باغوحش بدن را به آن نهاده و در كنگره سيزدهم راديولوژي ايران به عنوان يك پوستر ارايه نمودم ولي امروز بدن حيوان دارد، انسان دارد، حروف انگليسي و فارسي و اعداد دارد در حاليكه قبلاً در راديولوژي ساده سگ اسكاتي داشتيم و گوشهاي سگ و محدود تصاوير تصور شدة ديگر.
يكي از همين تصاوير كه مردي را در حالت كشيدن سيگار داخل لگن يك انسان نشان ميدهد در مجله علمي انجمن راديولوژي ايران به چاپ رسيده است صدها تصوير قلب به عنوان علامت عشق يا والنتاين در بدن پيدا ميشود در مثانه، در قلب، در ركتوم ، در مجاري، عروق، مغز، نخاع، استخوان و نسج نرم و … . پس عشق فراگير است فقط چشم ميخواهد كه آنرا ببيند.
بدون شك سگ اسكاتي را در نماي مايل راديوگرافي كمري ديدهايد، رزيدنتها گوشهاي سگ را در بيماري كه مايع آزاد داخل لگن دارد و مثانه هم پر از ادرار است ديدهانداما من بيشتر از 300 مورد ديدني دارم كه كمتر آنرا ديدهايد كه انشاءالله در قالب يك كتاب بينالمللي چاپ خواهد شد. براي بعضي از اين ديدنيها ميشود نقش علمي مقرر كرد تا در تشخيص بيماريها مورد استفاده باشند ولي منظور اصلي ما يك جنبه تفريحي و جستجوگرانه است. بعضي از كتابها و مجلههاي سرگرمي ميپرسند در اين تصوير جنگل 7 مورد صورت انسان پنهان است و هر كسي كه چشم دقيق و ذهن آماده داشته باشد آن صورتها را پيدا خواهد كرد. شما نقشهاي روي ماه را با تصورات خود موازي كرده و ميتوانيد چيزهائي را در آن مشاهده نمائيد كه ميخواهيد آنرا ببينيد. ذكر ميشود كه حل جدول و مسابقههاي مشابه حتي چيدن پازل ميتواند بروز و سير آلزايمر را كُند نمايد و حتي در آلزايمريها حواس آنها را جمعتر بنمايد. چه بسا اين بازي، هم براي راديولوژيستها و كارشناسان و اپراتورها مفيد باشد يعني هميشه
وقتي عكسي را مشاهده ميكنند در جستجوي يك تصوير خوب باشند يعني فرشته را ديده و شيطان را مشاهده نكنند.